
صحبت با شما:
دوستان و همراهان سپیتام
سلام
داستان دو کاج را که در دوران ابتدایی خواندیم به خاطر دارید؟ داستان اینگونه بود که وقتی کاج اول بر اثر طوفان شکست و روی کاج دوم افتاد، کاج دوم نه تنها به او کمک نکرد بلکه او را روی کابل های برق انداخت. برق ها قطع شد و نهایتا ماموران آمدند علاوه بر اینکه کاج اول را بردند، کاج دوم را هم بریدند که روزی دوباره این اتفاق نیفتد. این داستان شما را به یاد چه چیزی می اندازد؟
بسیاری از مردم بر این تصور هستند که تنها هدف یک شرکت کسب بالاترین مقدار سود است و تمرکز بر نگرانی های دیگر نوعی نقض مسئولیت مدیران شرکت است. اما اخلاقیات و رعایت یک سری اصول گاهی بر کسب سود ارجحیت پیدا می کند و این مدیران با هوش هیجانی بالا ، آینده نگر و با ظرفیت بالا هستند که می توانند تصمیم های درست بگیرند.
گاهی اوقات شاید سود لحظه ای ما، به دلیل یک رفتار اخلاقی و متعهد ماندن به یک قول و قرار (حتی شفاهی )کم شود اما در دراز مدت باعث ماندگاری، اعتبار و رشد ما در دنیای بیزینس خواهد شد.
متاسفانه در ایران شاهد مواردی هستیم که سود لحظه ای و کوتاه مدت خود را به اخلاقیات ترجیح می دهند و باعث می شود در دراز مدت بی اعتمادی بوجود بیاید.
به عنوان مثال در همین حوزه کاری خودمان،چند شرکت را میشناسید که با افزایش دلار سریعا فروش جنس خود را متوقف کرده و حتی به پیمانکاران و همکاران نزدیک خود که براساس محصولات برند آنان در مناقصه شرکت کرده اند هم جنس نمی فروشند؟ این شرکت ها با ادعای اینکه دلار بالاتر رفته، محصولات خود را در انبار نگه می دارند تا زمانی که دلار به بیشترین حد خود برسد. من هرچند موافق این نیستم که شرکت ها بی گدار به آب بزنند و حتی در صورت افزایش دلار با قیمت قبل بفروشند. هرگز! ولی اخلاقیات می گوید حداقل با آن تعداد مشتریانی که با طناب محصولات شرکت ما به چاه مناقصات رفته اند جور دیگر هم می توان رفتار کرد.
در سالهای ۹۲ و ۹۳ تعداد زیادی از پیمانکارانی را شاهد بودیم که به دلیل افزایش افسار گسیخته دلار نتوانستند به تعهدات خود در غالب قراردادهایی که داشتند عمل کنند و بدین سبب همه هستی خود را از دست دادند و ورشکسته شدند.
این روزها نیز از نزدیک شاهد عملکرد ضد اخلاقی چندین شرکت فروشنده بوده ام که با اینکه می دانسته پیمانکارش با چه قیمتی مناقصه را برنده شده و با اینکه انبارش پر از جنس است، قیمت خود را بالا برده است و یا کلا فروش را متوقف کرده است. همین بی عاری و زرنگ بازی این مدل آدمهای فرصت طلب، باعث شده تعدادی از پیمانکاران به شدت با مشکل روبرو شوند.
از طرفی همین آدم هایی که اخلاقیات برایشان پشیزی ارزش ندارد به سادگی آب خوردن زیر تعهدات خود می زنند و به محض اینکه حس کنند سودی حاصل می شود حتی تفاهم نامه های خود را نیز فراموش می کنند.
وقتی بی اخلاقی و بی تعهدی رواج بگیرد سنگ روی سنگ بند نمی شود و هر کسی خود را محق می داند که زیر تعهداتش بزند.
اما آیا در آینده این دسته از آدمها می توانند در کسب و کار خود رشد کنند؟ من که اینگونه فکر نمیکنم.
یادمان نرود که همه با هم در یک کشتی سواریم. وقتی قسمتی از کشتی که همکار ما نشسته سوراخ شود، فقط او دچار مشکل نشده است. اگر به داد او نرسیم ما هم مثل او دیر یا زود در دریا غرق خواهیم شد.
یا اینکه مثل همان درخت کاجی که به دوستش کمک نکرد به دلیل به اعتمادی و بی اعتباری که خودمان بوجود آورده ایم، جایگاه خود را از دست خواهیم داد.
این دردی است که گریبان جامعه، مخصوصا کسب و کارهای ما را گرفته است.
در زیر مقاله ای از سایت ibazaryabi در مورد اخلاق کسب و کار آورده ام امیدوارم کمی فکر کنیم.
نویسنده: اکرم رمضانی نژاد
لطفا ما را به دیگران معرفی کنید!
مقاله منتخب این ماه:
معرفی محصول:

مقاله مدیریتی:
اخلاق کسبوکار
اخلاق کسبوکار دارای ابعاد توصیفی و هنجاری است. شرکتها و تخصصهای حرفهای آن را هنجاری میدانند، اما دانشگاهیان در تلاش هستند تا رفتار کسبوکار را با روشهای توصیفی درک کنند. برای اولین بار این واژه در اوایل سال 1970 در ایالت متحده مطرح شد سپس علاقه به اخلاق کسبوکار در طول سالهای 1980 تا 1990 به طور چشمگیری در شرکتهای بزرگ و دانشگاهها شتاب گرفت.
به طور کلی میتوان گفت عمل به اصول اخلاقی به معنی تمایز قرار دادن بین حق و اشتباه و سپس انجام دادن کارهای درست است. شناسایی برخی شیوههای غیراخلاقی نسبتا آسان است. به عنوان مثال شرکتها نباید از کودکان کار بکشند، آنها مجاز به استفاده از کپی رایت، گرفتن رشوه و سایر کارهای غیرقانونی نیستند.
با این حال تعاریف سخت و سریع اعمال اخلاقی همیشه هم آسان نیست، یک شرکت باید رفتار منصفانه با سهامداران و همچنین کارکنانش داشته باشد. شرکتها همچنین دارای مسئولیتهای گستردهای هستند، آنها باید هرگونه آسیب به محیط زیست و جوامع را به حداقل برسانند که این به عنوان مسئولیت اجتماعی شرکتها شناخته میشود. این قانون نقطه کلیدی شروع هر کسبوکار است. برخی از کسبوکارها همچنین مجموعهای از اصول و استانداردهای اخلاقی مختص خود را نیز دارند.
هنجارهای اخلاقی هر کسبوکار بازتاب هنجارهای هر دوره تاریخی است. با گذشت زمان هنجارها کاملتر شده و باعث شکلگیری رفتارهای قابل قبولی میشود و بنابراین اخلاق کسبوکار نیز تکامل یافتهتر میشود.آن رفتاری است که یک کسبوکار در ارتباطات روزانه با جهان اطراف خود از آن تبعیت میکند و شامل نحوه تعامل کسبوکار در یک به یک معاملات با مشتری میشود.
اخلاق کسبوکاری خوب باید بخشی از برنامه هر کسبوکار باشد و عوامل بسیاری وجود دارد که باید آنها را رعایت کرد.اخیرا براساس تحقیقات صورت گرفته از 2500 نفر، از 23 کشور دنیا حدود 50 درصد از افراد گفتهاند که به رفتار اجتماعی شرکتها بسیار توجه میکنند و در صورت عملکرد ضعیف آنها از خرید محصولات آنها امتناع میکنند.
اما چه چیزی باعث به وجود آمدن اخلاق کسبوکاری خوب میشود؟ در زیر به چند نمونه از آنها اشاره میشود تا رفتار اخلاقی به درون کسبوکار شما نفوذ پیدا کند.
رفتار خوب با کارکنان:
پرداخت حقوق عادلانه و به موقع، عمل کردن به وعدههای خود و سطح احترام بالایی را به کارکنان قائل شدن. نتیجهای نهایی: وفاداری کارکنان، انگیزه بالای کارکنان، بهرهوری و در نهایت رشد سریع شرکت شما.
صادق بودن در تمام معاملات کسبوکاری:
صداقت سنگبنای اعتماد است، مدیران اخلاقی در تمام ارتباطات و معاملات سعی دارند تا همواره صادق باشند. پرداخت مقدار توافق شده و به موقع به عرضهکنندگان، منصفانه بودن با مشتریان و غیره که در نهایت منجر به اعتبار استرلینگ میشود که شرکت شما را حتی زمانی که در شرایط سختی قرار گرفتهاید کمک خواهد کرد.
مسئولیتپذیری اجتماعی:
آیا شما مسئولیت اجتماعی خود را رعایت میکنید؟ آیا باعث آلوده شدن محیط زیست نمیشوید؟ اقدامات مفیدی برای جامعه انجام دهید، به عنوان مثال پولی را برای اقدامات خیریه جمعآوری کنید و یا دیگر کارهای شایسته که جامعه به آنها نیازمند است. نتیجه نهایی: حسن نیت و افزایش شهرت شما به عنوان یک نیروی مثبت در جامعه.
عمل کردن به همه وعدههای خود:
به آنچه که در قراردادهای خدماتی و تبلیغات وعده میدهید عمل کنید. زیرا این باعث میشود که مشتریان بدانند که میتوانند به شما اعتماد کنند و تقلب در کار شما وجود ندارد. مدیران اخلاقی قابل اعتماد هستند زیرا تمام تلاش خود را انجام میدهند تا به تعهدات و وعدههای خود به صورت تمام و کمال عمل کنند.
انصاف و عدالت:
مدیران اخلاقی سعی دارند تا عدالت و انصاف را در تمام جنبههای کسبوکار خود رعایت کنند. آنها به صورت آشکار به عدالت تعهد دارند، رفتار برابری با افراد دارند، از اشتباهات و مشکلات دیگران سوءاستفاده نمیکنند، به هنگام انجام دادن اشتباه قادر به اعتراف به آن و در صورت لزوم مواضع و اعتقادات خود را تغییر میدهند.
مراقبت:
مدیران اخلاقی واقعا نگران رفاه دیگران هستند، آنها اغلب دلسوز، مهربان و خیرخواه هستند. مفهوم سهامداری را درک کرده و همواره در کسبوکار عواقب مالی و عاطفی را برای همهی ذینفعان در نظر میگیرند. آنها به دنبال دستیابی به اهداف کسبوکار خود به شیوهای هستند که باعث حداقل آسیب و بزرگترین منفعتها شوند.
احترام به دیگران:
مدیران اخلاقی با همه با رعایت احترام حرف میزنند. آنها به کرامت انسان، استقلال، حفظ حریم خصوصی و منافع همه کسانی که سهمی در کسبوکار دارند، احترام میگذارند. آنها باادب هستند و با همه مردم صرفنظر از جنس، نژاد یا ملیت با احترام و منزلت برابر رفتار میکنند.
اطاعت از قانون:
مدیران اخلاقی از قوانین و مقررات مربوط به فعالیتهای کسبوکار خود به ور کامل آگاه هستند و از تمام آنها موبه مو پیروی میکنند.
تعهد به تعالی:
مدیران اخلاقی به دنبال تعالی در همهچیز، در همه زمانها هستند. آنها به دنبال انجام وظایف خود، آگاه و آماده، به طور مداوم در تلاش هستند تا مهارتهای خود را در تمام زمینهها افزایش دهند.
در میان بسیاری از کارشناسان و عموم مردم تعریف حداقلی از مفهوم اخلاق کسب و کار وجود دارد و همین که شرکت یا یک سازمان دروغ نگوید و اختلاس نکند و از رشوه استفاده نکند آن سازمان به اخلاق پایبند بوده است این در حالی است که در دنیا و ادبیات اخلاق کسب و کار مفهوم و گستره اخلاق کسب و کار بسیار متفاوت و گسترده تر است. حاکمیت رفتار اخلاقی در هیات مدیره ، رعایت اصول اخلاقی در برابر کارکنان ، در برابر رعایت حقوق محیط ریست ، در برابر رسانه ها و ذی نفعان بیرونی شرکت ، در برابر زنجیره تامین و پیمانکاران، در برابر مشتریان و مصرف کنندگان و در برابر نوع سرمایه گذاری شرکت و نوع ارتباط و لابی با دولت و موارد بسیاری دیگر گستره مفهومی اخلاق کسب و کار را شکل می دهد. اخلاق کسب و کار نیز متاثر از مصادیق اخلاقی رایج در فرهنگ عمومی است. تمام تلاش فعالان اقتصادی باید این باشد که اخلاق را به بستر حیات در زندگی انسانی تبدیل کنند چرا که طبیعتا در پیوند با اخلاق است که یک اخلاق موفق در کسب و کار و یک اخلاق حرفه ای قابل تبیین و تعریف می شود. اساس اخلاق کسب و کار، مسئولیت پذیری در قبال ذی نفعان، مشتری، جامعه و مردم است. اصلاح و بهبود اخلاق کسب و کار در طی برنامه های بلندمدت شکل خواهد گرفت تا به این وسیله بر فرهنگ حاکم بر فعالان و تشکل ها تاثیر گذاشت.
منبع: برگرفته از سایتibazaryabi